no

 
 



 

sahelkhande.irntitled.bmp


خداوندا آرامشی عطا فرمــــــــــــــا


تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم


شهامتی که تغییر دهم آنچه را که می توانم


و بینشی که تفاوت آن دو را بدانم…

 



وقتی هستی عاشقت هستم

وقتی دستات رو میذاری تو دستام

وقتی نیستی من نمیدونم

با این صدای خسته از کی میخونم

بیا که زندگیم با تو قشنگ میشه

بیا که عشقمون پر از یکرنگی شه

بگو هستی تا ته دنیام

با تو دنیام قشنگ تر هم میشه

یه روزی چشمات رو ازم نگیری

میدونی میمیرم وقتی میری

با تو همیشه آرمش میگیرم

وقتی منو تو آغوشت میگیری



 دلتنگم و دیدارتو درمان من است.

بی رنگ رخت زمانه زندان من است.

بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی.

آن کز غم هجران تو بر جان من است.

ای نور دل و دیده و جانم.


باید امشب چمدانی را

که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد ، بردارم

و به سمتی بروم

که درختان حماسی پیداست

رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا میخواند،

یک نفر باز صدازد :آرش

کفشهایت کو؟

 

 




هوای دفترم امشب هوای دلتنگی است

غرور و بغض و نیازم غریق یکرنگی است

دچار می شوم اینجا ...دچار یک غربت

تمام ثانیه هایم اسیر این جنگی است

که در گرفته میان گریز و جا ماندن

در این هوار تمنا چه جای دلسنگی است ؟

بهانه های قدیمی هنوز بیدارند

برای من که غرورم شکسته این ننگی است

نباید از تو بگویم ...نباید از تو بخوانم

غرور لعنتی من دچار بیرنگی است

گذشته بودم و با خود خیال می کردم ،

فقط منم که که هوایم هوای دلتنگی است

هنوزم  بی تو

گمان ساده خامم به فکر همرنگی است

دوباره بی تو من امشب عروج خواهم کرد

به سوی خاطره های که از دلتنگی است !

 




من ندانم به نگاه تو چه رازی است نهان

که من آن راز توان دیدن و گفتن نتوان

که شنیده است نهانی که در آید در چشم

یا که دیده است پدیدی که نیاید به زبان؟

یک جهان راز درآمیخته داری به نگاه

در دو چشم تو فرو خفته مگر راز جهان؟

چو به سویم نگری لرزم و با خود گویم

که جهانی است پر از راز به سویم نگران

یاد پر مهر نگاه تو در آن روز نخست

نرود از دل من تا نرود تن از جان


هر چند  که  دلتنگ تر  از  تنگ بلورم 

با کوه غمت  سنگ تر از سنگ صبورم 

اندوه من انبوه تر از  دامن الوند 

باشکوه تر از کوه  دماوند غرورم 

یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است 

تنها سر  مویی  ز  سر  موی تو  دورم 

ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش 

تو  قاف  قرار  من  و  من  عین  عبورم

بگذار به  بالای  بلند  تو  ببالم

کز تیره ی نیلوفرم و تشنه ی نورم


بی تو غمناک ترین شعر غروب انگیزم

باغ بی ریشه ام و هم نفس پائیزم مانده ام در پس، پس کوچه تنهائی خویش

شود  آیا که از این در به دری بگریزم؟

گرچه پنداشته ام لایق چشمانت نیست دل ناقابلم و این غزل ناچیزم هر چه گشتیم در این شهر نبود اهل دلی که بداند غم دلتنگی و تنهائی من

 


www.parsnaz.ir  عکس های غمگین از لحظات تنهایی

روزی خیانت به عشق گفت:دیدی؟من بر تو پیروز شده ام

عشق پاسخی نداد

خیانت بار دیگر حرفش رو تکرار کرد

ولی باز هم از عشق پاسخی نشنید

خیانت با عصبانیت گفت:چرا جوابی نمی دهی؟

سپس با لحنی تمسخر آمیز گفت:آنقدر بار شکست برایت

سنگین بوده است که حتی توان پاسخ هم نداری؟

عشق به آرامی پاسخ داد:تو پیروز نشده ایی

خیانت گفت :مگر به جز آن است که هرکه تو آن را عاشق کرده ای

من به خیانت وا داشته ام ؟

عشق گفت:آنان که عاشق خطابشان میکنی بویی از من نبرده اند

.................. چرا که عاشقان هر گز مغلوب خیانت نمی شوند..

 

 

 

 

 

 


بیابان خشکیده Dry desert

میون یه دشت لخت زیرخورشیدکویر

مونده یه مرداب پیرتوی دست خاک اسیر

منم اون مرداب پیرازهمه دنیا جدام

داغ خورشید رو تنم زنجیر زمین به پام

من همونم که یه روزمی خواستم دریا بشم

می خواستم بزرگترین دریای دنیا بشم

آرزوداشتم برم تابه دریابرسم

شبو آتیش بزنم تا به فردا برسم

اولش چشمه بودم زیرآسمون پیر

اما ازبخت سیاه راهم افتاد به کویر

چشم من اونجابودپشت اون کوه بلند

اما دست سرنوشت سر رام یه چاله کند

توی چاله افتادم خاک منو زندونی کرد

آسمونم نبارید واونم سرگرونی کرد

حالا یه مرداب شدم یه اسیرنیمه جون

یه طرف میرم تو خاک یه طرف به آسمون

خورشید ازاون بالاها زمینم ازاین پائین

هی بخارم میکنن زندگیم شده همین

با چشام مردنمو دارم اینجا می بینم

سرنوشتم همینه من اسیرزمینم

هیچی باقی نیست ازم قطره های آخره

خاک تشنه هم اینم داره همراش میبره

خشک میشم تموم می شم

فردا که خورشید میاد

شن جامو پر میکنه

که میاره دست باد


ببخش عروس قصه دلم جوونی کرده

با تو اگه یه لحظه نامهربونی کرده

چه سرنوشت خوبی وقتی خوده خدا هم

برای خوشبختیمون پا در میونی کرده

عروس خوب قصه عروس آرزوهام

وقتی که خیلی تنهام قهر نکن با چشمام

قهر نکن عشق من قهر تو آتیشمه

چهار شنبه 23 اسفند 1398برچسب:13,

|

 
 

دوستان نظر یادتون نره

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

 

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

 

 n4p6hzfae7xegdctpf16.gif

21200000212000002120000021200000212000002120000021200000


 
 
 
گر خواستی بدانی چقدر ثروتمندی هرگز پولهایت را نشمار , قطره ای

اشک بریز و دستهایی را که برای پاک کردن اشکهایت می آیند بشمار ,

این است ثروت واقعی !!!

 
 
 

 

عادت ندارم درد دلم را ،


به همه کس بگویم ..! ! !


پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم.. ،


تا همه فکر کنند . . .


نه دردی دارم و نه قلبی

 



 
 

 

کاش توی این جاده یه تابلو نصب میکردن واسه

 

دلخوشیم …

 


.
.
“تــــــــو”

 


.
.


دو کیلومتر ….....!



 
 

 

خدایا کسی که قسمت ما نیست را سر راهمان قرار نده...!!!


که شبهای دلتنگیش برایما باشد و روز های خوشیش برای دیگری...!!!

 



 
 

 

خـــــــــدایا بـــــــاور کـــــــن ،

 


دیگــــــــه نــــه طــــــاقت دوبــــــاره شــــــکستن و دارم ،


نـــــه حــــــس دوبـــــــاره ســـــــاختن... ­­...!!



 
 
تو کـه مــعنای عشقی به من معنا بده ای یار....

دروغ ایـن صـدا را به گــور قصـه ها بســپار...

صدا کن اسممو از عمق شبــ از نقبــ دیوار...

بـــرای زنـده بـودن دلـیـل آخــــرینـم باش

منم من بذر فریاد خاکـــِ خوبــــِ سرزمینم باش

طلـوعِ صـادقِ عصـیان مـن بیداریم باش


................زنده باد اسطوره بی تکرار ...............

 
 

 

گاهی بــه خـــاطـرش
مـــانـدن را تـحـمــل کن....
رفتن از دست "همـــه" برمی آید .....

 


 
 

 

هیچ چیز دلنشین تر از این نیست که مدام نامت را صدا بزنم


با یک علامت سوال … ؟


و تو با حوصله جواب بدهی : جـــــــــــون ِدلــــم

 

عشق.عاشفانه.زیبا.تنهایی.دلتنگی.مطالب زیبا و عاشقانه.عکس.مطالب عاشقانه.عشقولانه.عشقولانه ها.مطالب عاشقانه.مطالب زیبا.دلنوشته ها.قلب.کمپ عشق.عاشقانه های من تقدیم به زندگیم.مطالب تنهایی.جملات غمگین.جملات احساسی.ابر جملات. عشق.تک نوشته ها.


 
 

 

 

همه میتونن اسمت رو صدا کنن،

اما…

کم هستن کسایی که وقتی اسمت رو میگن لذت میبری

و با تمام وجود در جوابشون دوست داری بگی

جـــــــــــــــــانم!!!!!!!

 

عشق.عاشفانه.زیبا.تنهایی.دلتنگی.مطالب زیبا و عاشقانه.عکس.مطالب عاشقانه.عشقولانه.عشقولانه ها.مطالب عاشقانه.مطالب زیبا.دلنوشته ها.قلب.کمپ عشق.عاشقانه های من تقدیم به زندگیم.مطالب تنهایی.جملات غمگین.جملات احساسی.ابر جملات. عشق.تک نوشته ها.


 
 
بــا مـــن لــج نکــن بــغــض نــفــهــم

ایــن کــه خــودت را گــوشه ی گــلــو قــائـــــــم کــنــی

چــیزی را عـــوض نمـــیـکنــد ؛

بــالــاخره یــا اشــک میـــشوی

در چــشــمانـــم

یا عــقــده در دلـــــــم!

هــــر دو را زیـــاد دارم!!

حق انتخاب داری!!
 

 
 
چشمانت را با تیتر بزرگ و سیاه می‌نویسم

دلت را با رویای نازك

گونه‌هایت را با ترام برجسته می‌كنم

پیشانیت آرایش صفحه است

می‌بوسمت بی‌آنكه لبانت را سانسور كنم
 

 
 
لحظه دیدار نزدیک است...


باز من دیوانه ام مستم...


باز می لرزد دلم دستم...


باز گوئی در جهان دیگری هستم...


لحظه وصال نزدیک است....
 

 
 
ندانم از چه بگویم از که بگویم یا چگونه بگویم

دلبرم دلتنگی زبان ندارد وهیچ زبان نداند جزدیدن رخ یار

قلبم برای دیدنت بدجور بی تابی میکند

بی تعارف این دلم خیلی هوایت میکند
 

 
 

حرف هایم...دلخوری هایم...
دلتنگــــی هایم...
و تمام اشک های مـن...
بمانـد بـرای بعد
تنها به من بگو
با او چگونه میگذرد

که با مـن نمی گذشت؟؟!


 
 
حــوایــــــش مـــی شــــدم!

بــرایــــش از بــهــشــــــــت کــه هــیـــچ

از نــفـــس کـــشـــیدن هـــم مـــی گـــذشتــــــم!

امـــــا افــــســـوس او آدمــــــــ نـــبـــود...!!!
 

 
 
خدایـــــــــــــا....!

كمـــــــــــی بیــــا جلوتـــــــــــر...

میخواهــم در گوشتــــــــــ چیـــــزی بگــــــویـــم....

این یكـــــــــ اعترافـــــــــــــــ استــــــ...!

مـــــــن بــــــــی او دوامـــــــــ نمِی آورم....

حتـــــــی تا فـــــــــــردا صبـــــــــــح...!!!♥♥♥

 
 
اِפֿـتـراع تـلفـُטּ

بـُزُرگـتـریـن פֿـیانـَتــ بـﮧ بـَشـَریتـ بـوב

פֿـבاحـافِظے بـایـَב رو בر رو بـاشـَב

گـاهـے اوقـاتـ اَشڪ ها

آدمـ ـها را بیــבار مےکننـَב

لَـعـنـَتــ بـَر פֿـבاحـافِظـے هاے تلفنـے...

 
 
به دلتنگی هایمـــ دست نزن

بغضـــــــــــم می شکند یک وقت !!

آنگاه غرقـــــ می شوی در سیلابـــــ اشکهایی

که بهانه ی روانــــــ شدنش هستی ...!!♥♥♥

 
 
بـــی معرفـــتــــــــــــــ....!

تــــمـــــــــــــــــــام

روزهـــــــــــــایــــی كــه سرگرمـــــیتـــــــــــ بـــودم

زنـــــــــدگیــــــــــم بــــــــودی....!!♥♥♥



دو شنبه 21 اسفند 1398برچسب:1, |

123

 
 

✖عادت دارم
!!
هر روز
!!
جای انگشتانم را از روی صفحه گوشی پاک کنــــــــــــــم
!!
آخــــر نوازش کردن عکس هایت عادت من است !!!✖

 


خسته شدم می خواهم در آغوش گرمت آرام گیرم.خسته شدم بس كه از سرما لرزیدم...


بس كه این كوره راه ترس آور زندگی را هراسان پیمودم زخم پاهایم به من میخندد...


خسته شدم بس كه تنها دویدم...


اشك گونه هایم را پاك كن و بر پیشانیم بوسه بزن...


می خواهم با تو گریه كنم ...


خسته شدم بس كه...


تنها گریه كردم...


می خواهم دستهایم را به گردنت بیاویزم و شانه هایت را ببوسم...


خسته شدم بس كه تنها ایستادم

 

ﮐـﺎﺵ ﻣـﯽ ﻓـﻬـﻤﯿـﺪﯼ


ﻗـﻬـﺮ ﻣﯿـﮑﻨﻢ


ﺗـﺎ ﺩﺳـﺘـﻤﻮ ﻣـﺤـﮑﻤﺘﺮ ﺑﮕﯿـﺮﯼ ﻭ ﺑـﻠـﻨـﺪﺗـﺮ


ﺑـﮕـﯽ


ﺑـﻤﻮﻥ ...


ﻧـﻪ ﺍﯾـﻨـﮑـﻪ ﺷـﻮﻧـﻪ ﺑـﺎﻻ ﺑــﻨـﺪﺍﺯﯼ ﻭ ﺁﺭﻭﻡ


ﺑـﮕـﻰ


ﻫـﺮ ﻃﻮﺭ ﺭﺍﺣـﺘـﻰ. . . .!

 

کـــــاش باران بگیرد...

کــ ـــا ش....

شیشـــــه بخـــــ ـــــ ار کند...

من همه ی دلتنگی هایم را رویش " هــــ ـــــ ـــ ا " کنــــــــ ــم...

و با گوشه ی استینـــــم همه را به یکبـــــاره پاک کنم...

 

من اگه خـــــــــــــــــــــدا بودم …

یه بار دیگه تمـــــــــــــــوم بنده هام رو میشمردم

ببینم که یه وقت یکیشون تنــــــــــــــها نمونده باشه …

و هوای دو نفره ها رو انقدر به رخ تک نفره ها نمی کشیدم!!!!

 


دعــــای بـــاران چــــرا ؟

دعــــای عشـــــــق بــخـــوان !

ایـــن روزهــا دلـــها تشــنه تــرند تـــا زمیــــن

خـــدایــــــــا.....

کمــــی عشـــــــق ببــــار

 

دوســم داشــت ...


مثل اون آهنگ هاى خارجــى اى كه همیشه گـــوش میداد


ولـى


هیچـى ازش نمى فهمید ..!

 


چایت را بنوش


نگران فردا نباش


از گندمزار من و تو


مشتی کاه میماند برای بادها


"نیما یوشیج"

 


خـــــــــدا گفت : او را به جهنم ببریـــــــــــد

برگشت و نگاهی به خـــــــدا کــرد

خــــــدا گفت : صبــــــــر کنید

 او را به بهشت ببریـــــــــــد

فرشتگان ســـــــــؤال کردند : چــــــــــــرا

جــــواب آمـــــــــــد چــــــــون او هنوز به من وار است . . ...

 

می دانی ... ؟!

دلم یک آمدن میـــــخواهد ...

بی هیچ رفتنی !

و یـــک همدم ؛ که خیانت نداند ... !!!

 

خیلــــی وقت است کـــــــه "بی تــــــابم" . . .؛


دلـــــــم تــــــــاب میخواهد . . .!


و یک هــــُــلِ محــــکم . . .,


کـــــه دلم هــُـــرّی بریزد پایین . .,

 

هر چـــــه در خودش تلنبار کرده را . . .!

 

 

ایـטּ روزهـ ــــا آساטּ تَــــ ــــر از یـــ ــــاב مـــــــــیـروҐَ
 


 
آساטּ تَــــ ــــر فراموشَـҐَ مـــےڪُـنَـنـב
 


 
مــــــــــے בانـــــــــَــــҐ!
 


 
اَمّـــــا شِـــڪایَـتــے نَـבارҐ
 


 
آرامَــــــــــــــــҐ
 


 
گِلــہ اے نیســـــــ ــتـــــــ ـــــــــ . . .
 


 
اِنـتـظــ ـــارے نیســـــــ ــتـــــــ ـــــــــ . . .
 


 
بهانــہ اے نیســـــــ ــتـــــــ ـــــــــ . . .
 

 

ایـטּ روزهـ ــــا تَــنہــــــــــــــــــا آرامَـــــــــــ !!!

 

 


دخـتـــری در بــــــاد بــــود

بـــال هـــایــش را گــشـــود

بـــــاد او را در رُبــــــود...

 

حــواسمــون بــاشـه...
دل آدما...!!
شیشـه نیست که روی آن...!!
هــــــا کنیم...!!
.
.
.
بعد با انگـــشت قـــ♥ ـلب بکشیم و...!!
وایسیم آب شـــدنش رو تماشــــا کنیم...!!
و کیـــــف کنیم...!!
.
.
.
رو شیشه نـــازک دل آدمـــا...!!
اگـــه قلبــــــ♥ ـــی کشیدی...!!
باید مــــــــردونـه پـــــــاش وایســــتی...!!

 

یک دنیــا حـــرف . . .

یک عالــــم دلتنگـــی . . .

یک خروار علامت ســـوال . .

کم است؟ نه ؟!

همین یکی یکی ها،جمع که میشود . . . پـــــــــــیرت میکند

به خـــــــدا پیرت میکند. . . . . . . . .


.


.

و این است

داستان دنیـــای این

روزهای تکـــــراریِ مـن. . . . . !

 

گــذشتــه مــن گــذشــت..!


حـتي مي تــوآنـم بـگويـم در گـذشــت...!


و مـن برايـش ماه ها و روزها سـوگواري و سکـوت کردم...


خاطـراتـم را زير و رو کـردم و اي کــــاش هـاي فـراوان گفـتم...!


"ولي ديــــگـر بـس اسـت..."


بـه شـروعي ديــگـر مي انـديشـم...

 


آنقدر خـــسته ام


که حاضرم


ســـرم را روی تکه سنگی


بگذارم وبخوابم


اما . . .


به دیوار وجودت


که بارهــــا بر سرم آوار شد


تکیه ندهم . . .

 

مــــــن تــــــورو ذره ذره جــــــمع کـــردم

حــــــق نـــــــــداری خــــــروار خــــــروار بـــــــــری

لعنتی !!!

 


میدونی همیونجور که دل شکستی دلتو میشکنن؟!


میدونی هیچ کس مثل من دوستت نداشت؟!


میدونی تو روزای سختت باهات بودم ولی تو روزای سختم همه تنهام گذاشتن


حتی تو؟!



وقتی داری میری بر نگرد نگاه کن تا دلم نلرزه . . .


خداحافظ!

 

ســــخت اســـت میــــان هـــق هـــق شبــــــانـه ات.......
نـفس کــــم بیـاوری......


و

او بـــه عشــق جدیــــدش بگـــــوید.........
نـــــــف
چهار شنبه 16 اسفند 1398برچسب:1,

|